جنّت رواییدر این مقاله واژه جنّت در أحادیث را مورد بررسی قرار میدهیم. فهرست مندرجات۲ - بررسی مباحث مطرح شده در احادیث در مورد جنّت ۳ - أحادیثی در توضیح اسمهای جنّت در قرآن ۳.۱ - چهار جنّت در قرآن ۳.۲ - جنّتی که خداوند با دستان خودش آنراساخته ۴ - تجلّی خداوند بر أهل جنّت ۵ - رضوان خدا ۶ - کمبهرهترین و برخوردارترین افراد جنّت ۷ - مقدّمات ورود به جنّت در مجموعه أحادیث ۸ - نکتهای در باب قیامت ۹ - مخلوق بودن و وجود فعلی جنت ۱۰ - جسمانی بودن جنّت یاعدم آن ۱۰.۱ - استفادهای از کلام إمام ۱۱ - فهرست منابع ۱۲ - پانویس ۱۳ - منبع ۱ - علّت تألیف آثار مستقل درباره واژه جنّت در روایاتروایت ِ احادیث نبوی نه چندان اندک در جوامع حدیثی اهل سنّت، و روایت احادیث فراوان از پیامبر اکرم و امامان معصوم صلواتاللّهعلیهم در جوامع حدیثی شیعه درباره جنّت، و نیز توجه عموم مسلمانان به جنّت به عنوان یک اعتقاد ضروری دینی و علاقه آنان به کسب آگاهی تفصیلی از چند و چون آن، به استناد دادههای قرآنی و وحیانی، انگیزه تألیف آثار مستقل حدیثی در این باره یا اختصاص دادن فصول و بخشهای طولانی در مجموعههای حدیثی به این موضوع شده است. نمونههایی از این آثار عبارتاند از: صفة الجنه ابونُعیم اصفهانی، شعب الایمان احمد بن حسین بیهقی، الترغیب و الترهیب عبدالعظیم بن عبدالقوی مُنذری، التذکره فی أحوال الموتی و امور الآخره شمسالدین قرطبی و حادِی الارواح الی بلاد الافراح ابنقیم جوزیه، همگی مشتمل بر احادیث اهل سنّت و در مواردی همراه با اظهارات برخی صحابیان و تابعین؛ معالم الزلفی سیدهاشم بحرانی و بحار الانوار (کتاب العدل و المعاد) محمدباقر مجلسی، هر دو مشتمل بر احادیث شیعی. سُعَید بن جَناح اَزْدی از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام، مجموعهای از احادیث مروی از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام در موضوع جنّت و نار را در کتابی با عنوان صفة الجنّه و النار گرد آورده که به صورت کامل در الاختصاص [۱]
الاختصاص، منسوب به محمد بن محمدمفید، ص۳۴۵_۳۶۶، چاپ علیاکبر غفاری، بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
و به نقل از آن در بحارالانوار [۲]
مجلسی، بحارالانوار، ج۸، ص۲۰۷ـ۲۲۰.
آمده است. [۳]
احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر برجال النجاشی، ص۴۸۱، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
[۴]
احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر برجال النجاشی، ص۵۱۲، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
[۵]
تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۸۹ ـ۹۰.
۲ - بررسی مباحث مطرح شده در احادیث در مورد جنّتمباحث مطرح شده در احادیث، برخی در حکم تفسیر و تبیین آیات قرآن و برخی دیگر بیان تفصیلی امور متعلق به جنّت است، مانند اوصاف اهل جنّت و مدارج و مراتب آنان، مکان جنّت، نعمتهای آن، بناهای آن و مواد مصالح این بناها، درخت طوبی، اقسام جنّت و تأثیر یا عدم تأثیر نسبتهای خویشاوندی در جنّت. ۳ - أحادیثی در توضیح اسمهای جنّت در قرآنچندین حدیث، حاوی توضیح اسمهای جنّت در قرآن است. مثلاً در یک حدیث نبوی آمده که جنّة المأوی' نام رودی است در دل جنّت، جنّت عدْن و جنّت فردوس نیز نام دو جنّت است که در میانه جِنان (جمع جنّت) قرار دارند. [۶]
مجلسی، بحارالأنوار، ج۸، ص۱۱۷.
[۷]
مجلسی، بحارالأنوار، ج۸، ص۱۹۶.
۳.۱ - چهار جنّت در قرآنبنابر حدیثی از امام باقر علیهالسلام، قرآن از چهار جنّت نام برده است (عَدْن، فردوس، نعیم، مأوی')، اما شمار زیادی جنّت بر گرد این چهار تا قرار دارد. [۸]
هاشم بن سلیمان بحرانی، معالم الزلفی فی معارف النشأه الاولی و الاخری، ج۳، ص۸۹، قم ۱۳۸۲ ش.
[۹]
مجلسی، بحارالأنوار، ج۸، ص۱۶۱.
طبق حدیث دیگری که سُعید بن جناح از امامباقر روایت کرده، آیه ۴۶ و ۶۲ سوره رحمنشاهدی بر وجود چهار جنّت است، با این توضیح که دو جنّتِ نخست، یکی حاصل ترک گناه و دیگری ثمره خدا را مراقب خویش دیدن (خافَ مقامَ ربّه) و برای مقربان است و دو جنّت دیگر (نعیم، مأوی') برای اصحاب یمین است و از حیث مزایا، نه از لحاظ قرب، فروتر است. [۱۲]
مجلسی، بحارالأنوار، ج ۸، ص ۲۱۸.
در یک حدیث نبوی، علاوه بر این چهار جنّت (به جای عدْن، خُلد آمده)، از جنّة الجلال نیز نام برده شده [۱۳]
مجلسی، بحارالأنوار، ج ۸، ص ۱۸۵.
و در یک حدیثِ مروی از امام صادق علیهالسلام، آیه ۶۲ سوره رحمن دلیل بر وجود جنّتهای متعدّد و تعبیر «درجات» حاکی از تفاوت مراتب اهل جنّت، به اعتبار مجموعه کارهایشان، معرفی شده است. [۱۴]
طبرسی، مجمعالبیان، ذیل رحمن: ۶۲.
[۱۵]
مجلسی، بحارالأنوار، ج ۸، ص ۱۹۸.
اما توضیح ابونُعیم اصفهانی [۱۶]
ابونعیم اصفهانی، صفةالجنه، ج ۱، ص ۱۷۴، چاپ علیرضا عبداللّه، دمشق ۱۴۰۶ـ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶ـ۱۹۸۷.
[۱۷]
ابونعیم اصفهانی، صفةالجنه، ج ۲، ص۱۵۶، چاپ علیرضا عبداللّه، دمشق ۱۴۰۶ـ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶ـ۱۹۸۷.
این است که فردوس نام چهار جنّت در میانه جنّات است که نهرهای جنّت از آنجا جاری میشود. [۱۸]
حسین بن مسعود بغوی، مصابیح السنه، ج ۳، ص ۵۵۷، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، محمدسلیم ابراهیم سماره، و جمال حمدی ذهبی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۳.۲ - جنّتی که خداوند با دستان خودش آنراساختهعلاوه بر این، جنّتی هست که خدا به دست خود (بِیده) آن را ساخته و نهال درختانش را نشانده است، دیدنیهای آن را هیچکس ندیده وبرنعمتهایش هیچکس واقف نیست. این مضمون در احادیث شیعه و اهل سنّت، هر دو، آمده است و معمولاً آیه ۱۷ سوره سجده را اشاره به آن دانستهاند. ۴ - تجلّی خداوند بر أهل جنّتحدیث شیعی از امام صادق علیهالسلام روایت شده است که در آن ابتدا از «تجلّی» خدا بر اهل جنّت در «موعد» سخن به میان آمده و در پایان به این جنّت خاص اشاره شده است. [۲۰]
مجلسی، بحارالأنوار، ج۸، ص۱۲۶ـ۱۲۷.
طبق توضیح ابنبابویه [۲۱]
ابنبابویه، عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۳۶، چاپ حسین اعلمی، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
مراد از تجلی، بروز نشانهای است دالّ بر آنکه خدا آنان را مخاطب ساخته و به گفته مجلسی، [۲۲]
مجلسی، بحارالأنوار، ج۸، ص۱۲۶ـ۱۲۷.
این تجلی، با توجه به شواهد قرآنی، تجلّی نور جلال و آثار لطف ربوبی است (برخلاف مذاهبی که تجلّی را با رؤیت خدا پیوند میزنند) و غرض از «بِیدِه» بیان قدرت و رحمت خداوندی به نشانه تشریف و نکوداشت مؤمنان است. [۲۳]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، ج ۴، ص ۵۰۲، چاپ مصطفی محمد عماره، قاهره ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷، چاپ افست بیروت بیتا).
[۲۴]
ابنقیم جوزیه، حادی الارواح الی بلاد الافراح، ج۱، ص۱۳۹ـ۱۴۲، چاپ سیدجمیلی، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
همچنین دو حدیث، روایت شده که در آنها تعبیر بیده، یکبار برای جنّت عدن [۲۵]
مجلسی، بحارالأنوار، ج۸، ص۱۹۵.
و یک بار برای فردوس [۲۶]
ابونعیم اصفهانی، صفةالجنه، ج ۱، ص ۴۹، چاپ علیرضا عبداللّه، دمشق ۱۴۰۶ـ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶ـ۱۹۸۷.
بهکار رفته است.تعبیراتی مشابه با وصف این جنّت، برای بیان نعمتهای آن و اینکه این نعمتها فراتر از تصور و تعقل انسانها و به مراتب، بیشتر و برتر از پاداش کارهایشان است در احادیث وجود دارد. [۲۷]
حسین بن مسعود بغوی، مصابیح السنه، ج۳، ص۵۵۵، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، محمدسلیم ابراهیم سماره، و جمال حمدی ذهبی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۲۸]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، ج۴، ص۵۰۲ـ۵۰۶، چاپ مصطفی محمد عماره، قاهره ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷، چاپ افست بیروت بیتا).
[۲۹]
ابنقیم جوزیه، حادی الارواح الی بلاد الافراح، ج۱، ص ۳۰۸ـ۳۱۱، چاپ سیدجمیلی، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
[۳۰]
ابنقیم جوزیه، حادی الارواح الی بلاد الافراح، ج۱، ص ۳۱۹ـ۳۲۵، چاپ سیدجمیلی، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۵ - رضوان خدادر احادیث نیز موضوع رضوان خدا، بهمثابه برترین نعمت جنّت، مطرح شده است. بنابر حدیثی از امام علی علیهالسلام، پس از استقرار اهل جنّت در جایگاهشان، به آنان گفته میشود که بالاتر و ارجمندتر از نعمتهایی که ارزانیتان شده، خشنودی خدا از شما و محبت او به شماست.امام سپس آیه ۷۲ سوره توبه را تلاوت کرد. [۳۲]
مجلسی، بحارالأنوار، ج ۸، ص۱۴۰ ـ ۱۴۱.
[۳۳]
ابونعیم اصفهانی، صفةالجنه، ج ۲، ص ۱۳۶ـ۱۳۷، چاپ علیرضا عبداللّه، دمشق ۱۴۰۶ـ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶ـ۱۹۸۷.
[۳۴]
محمد بن احمد قرطبی، التذکره فی احوال الموتی و امور الآخره، ج ۲، ص ۱۶۶ ـ ۱۷۰، چاپ فواز احمد زمرلی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۶ - کمبهرهترین و برخوردارترین افراد جنّتطبق یک حدیث نبوی، [۳۵]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، ج۴، ص ۵۰۷، چاپ مصطفی محمد عماره، قاهره ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷، چاپ افست بیروت )بیتا).
کمبهرهترین افراد جنّت کسانی هستند که نظر در جنّتهای خود و نعمتهای آن دارند، ولی برخوردارترین آنها، که در پیشگاه خدا بسی ارجمندند، هر بامداد و شامگاه نظر به «وجه» او میکنند. بهتعبیر حدیثی از امام صادق علیهالسلام، [۳۶]
کلینی، اصول الکافی، ج ۲، ص ۸۳.
کسانی که در دنیا به «عبادت» متنعم بودهاند (صدّیقین)، در آخرت نیز به همان عبادت متنعم خواهند بود. [۳۷]
مجلسی، بحار الأنوار، ج۱، ص ۱۵۵.
[۳۸]
کلینی، اصولالکافی، ج ۸، ص ۲۴۷.
که این عبادت، تکلیف نیست، تنعم است و سراسر لذت.۷ - مقدّمات ورود به جنّت در مجموعه أحادیثدر مجموعه احادیث، علاوه بر شماری روایتهای تفصیلی در باره نعمتها و بهرهمندیها و کارهای اهل جنّت و خصوصیات و اقتضائات متناسب با آن فضا، به خصال و ملکات و رفتار هایی که انسانها را شایسته جنّت میکند [۳۹]
هاشم بن سلیمان بحرانی، معالم الزلفی فی معارف النشأه الاولی و الاخری، ج۳، ص۸۹، قم ۱۳۸۲ ش.
و در طرف مقابل، اموری که سبب حرمان از جنّت میشود توجه بسیار شده است. از کارهای عبادی، بیش از همه بر عبادت شبانه (تهجّد)، بهویژه با نظر به آیه ۱۷ سوره سجده، تأکید شده و در صفات و رفتارهای اخلاقی مؤدّی به جنّت، گرهگشایی از کار مردم، مهرورزی به بندگان خدا، با خلق به نیکویی سخن گفتن و دوری گزیدن از ستم به دیگران، سفارش شده است [۴۱]
محمد بن احمد قرطبی، التذکره فی احوال الموتی و امور الا´خره، ج ۲، ص ۸ ـ۱۰، چاپ فواز احمد زمرلی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۴۲]
مجلسی، بحارالأنوار، ج ۸، ص ۱۱۸.
[۴۳]
مجلسی، بحارالأنوار، ج ۸، ص ۱۱۹.
[۴۴]
مجلسی، بحارالأنوار، ج ۸، ص ۱۲۶.
[۴۵]
مجلسی، بحارالأنوار، ج ۸، ص ۱۴۴ـ۱۴۵.
و رفتارهای زشت مانند دروغگویی، سخنچینی، استهزای بندگان خدا،بدخواهی، مشارکت با حاکمان در کارهای ناروا، بیبندوباری اخلاقی و شرابخواری در شمار عوامل محرومکننده از جنّت معرفی شدهاند. [۴۶]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، ج ۴، ص ۴۹۳ـ۴۹۴، چاپ مصطفی محمد عماره، قاهره ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷، چاپ افست بیروت بیتا).
[۴۷]
محمد بن احمد قرطبی، التذکره فی احوال الموتی و امور الا´خره، ج ۲، ص۲۰ـ۲۱، چاپ فواز احمد زمرلی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۴۸]
محمد بن احمد قرطبی، التذکره فی احوال الموتی و امور الا´خره، ج ۲، ص۱۰۰، چاپ فواز احمد زمرلی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۴۹]
مجلسی، بحارالأنوار، ج ۸، ص ۱۳۲ـ۱۳۳.
بهعلاوه، نفس اشتیاق داشتن به جنّت، چه بسا زمینه ورود به آن را فراهم آورد [۵۰]
ابونعیم اصفهانی، صفةالجنه، ج ۱، ص ۵۹، چاپ علیرضا عبداللّه، دمشق ۱۴۰۶ـ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶ـ۱۹۸۷.
[۵۱]
مجلسی، بحارالأنوار، ج ۸، ص ۱۵۶.
یا طبق حدیثی، گواهی دادن چند نفر به نیکو زیستن یک فرد چنین نتیجهای دارد، [۵۲]
محمد بن احمد قرطبی، التذکره فی احوال الموتی و امور الا´خره، ج ۲، ص ۱۴، چاپ فواز احمد زمرلی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
چرا که اصل بر این است همه اهل جنّتاند مگر آنکس که نخواهد. [۵۳]
محمد بن احمد قرطبی، التذکره فی احوال الموتی و امور الا´خره، ج ۲، ص۲۰، چاپ فواز احمد زمرلی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۸ - نکتهای در باب قیامتاساساً قیامت، عرصه ظهور رحمت خداست و کوچکترین عامل، مثلاً اظهار حسن ظن به لطف خدا، میتواند مؤدّی به جنّت شود. [۵۴]
مجلسی،بحارالأنوار، ج ۷، ص ۲۸۶ـ۲۹۶، باب ما یظهرُ مِن رحمَتِه تعالی فی یومِ القیامه.
۹ - مخلوق بودن و وجود فعلی جنتمخلوق بودن و وجود فعلی جنت موضوعی است که در احادیث بدان تصریح و حتی به عنوان یکی از اعتقادات معرفی شده است. [۵۵]
مجلسی، بحارالأنوار، ج ۸، ص ۱۴۶.
[۵۶]
مجلسی، بحارالأنوار، ج ۸، ص۱۹۶ ـ۱۹۷.
در بیانی از امام رضا علیهالسلام نیز به تأکید آمده است که مراد از این مخلوق بودن، خلق تقدیری نیست، بلکه جنّت وجود خارجی دارد و پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، در معراج همان جنّت را دیدند و بنابراین، نفی مخلوق بودن جنّت به منزله تکذیب آن حضرت است. [۵۷]
مجلسی، بحارالأنوار، ج۸، ص۱۱۹.
بهعلاوه، در چند حدیث به این نکته توجه داده شده که برای هرکس، جایی در جنّت ــ و نیز در دوزخ ــ از پیش تعیین گردیده است و کارهای نیک او، اجزای آن مکان، از بنا و درخت و غیره، را تکمیل میکند. [۵۸]
مجلسی، بحارالأنوار، ج ۸، ص ۱۲۳.
[۵۹]
مجلسی، بحارالأنوار، ج ۸، ص ۱۲۵.
[۶۰]
مجلسی، بحارالأنوار، ج ۸، ص ۱۴۹.
[۶۱]
احمد بن حسین بیهقی، شعبالایمان، ج ۱، ص ۳۴۲، چاپ محمدسعید بسیونی زغلول، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۶۲]
احمد بن حسین بیهقی، شعبالایمان، ج ۱، ص ۳۴۶، چاپ محمدسعید بسیونی زغلول، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۶۳]
محمد بن احمد قرطبی، التذکره فی احوال الموتی و امور الا´خره، ج ۲، ص ۱۶۴ـ ۱۶۵، چاپ فواز احمد زمرلی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۶۴]
ابنقیم جوزیه، حادی الارواح الی بلاد الافراح، ج۱، ص ۴۴ـ۵۱، چاپ سیدجمیلی، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۱۰ - جسمانی بودن جنّت یاعدم آننکته مستفاد از مجموع احادیث، به تبع قرآن، جسمانی و مقداری بودن جنّت، و بهطور کلی عالم آخرت، است و اینکه نشئه آخرت، با نشئه دنیا در جوهر خود، یعنی جسمانی بودن، اشتراک دارد و آنچه تفاوت میکند أعراض و اقتضائات و لوازم است. عبارات برخی احادیث نیز ظاهراً به همین نکته اشاره میکنند. مثلاً، در یکیاز مجالس گفتگوی امامعلی بن موسیالرضا علیهالسلام با چند تن از علمای ادیان در مرو، در کتاب خود آورده است. [۶۵]
احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ش۷۵، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
[۶۶]
احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ش۱۱۲، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
[۶۷]
محمد بن احمد قرطبی، التذکره فی احوال الموتی و امور الا´خره، ج ۲، ص۲۰، چاپ فواز احمد زمرلی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۶۸]
تستری، قاموس الرجال، ج۳، ص۳۶۷ـ۳۶۹.
امام در پاسخ یکی از پرسشهای عمران صابی و در مقام استدلال بر رؤیت ناپذیری خدا برای انسانها در جنّت، گفتهاند حجتآوری برای آنچه در آنجا (هُناک) وجود دارد فقط با آنچه در اینجا (هاهنا) هست، ممکن میشود.۱۰.۱ - استفادهای از کلام إماماین جمله، بنابر یکی از دو توضیح مجلسی [۶۹]
مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۰، ص۳۱۶.
[۷۰]
مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۰، ص۳۲۷.
و شاگردش سیدنعمتاللّه جزایری، [۷۱]
نعمت اللّه بن عبداللّه جزایری، نورالبراهین، ج۲، ص۴۷۹، قم۱۴۱۷.
متضمن این «اصل» است که احوال آخرت را باید با احوال دنیا سنجید؛ پس چون در دنیا خدا را، بدان دلیل که جسم نیست تا در میدان دید قرار گیرد، نمیتوان دید در آخرت نیز، با همان معیار، دیدن خدا مُحال است.۱۱ - فهرست منابع(۱) ابنبابویه، عیون اخبار الرضا، چاپ حسین اعلمی، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. (۲) ابنقیم جوزیه، حادی الارواح الی بلاد الافراح، چاپ سیدجمیلی، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸. (۳) ابونعیم اصفهانی، صفةالجنه، چاپ علیرضا عبداللّه، دمشق ۱۴۰۶ـ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶ـ۱۹۸۷. (۴) الاختصاص، منسوب به محمدبن محمدمفید، چاپ علیاکبر غفاری، بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۲/۱۹۸۲. (۵) هاشم بن سلیمان بحرانی، معالم الزلفی فی معارف النشأه الاولی و الاخری، قم ۱۳۸۲ ش. (۶) حسین بن مسعود بغوی، مصابیح السنه، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، محمدسلیم ابراهیم سماره، و جمال حمدی ذهبی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۷) احمد بن حسین بیهقی، شعبالایمان، چاپ محمدسعید بسیونی زغلول، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰. (۸) تستری، قاموس الرجال. (۹) نعمت اللّه بن عبداللّه جزایری، نورالبراهین، او، انیس الوحید فی شرح التوحید، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۷. (۱۰) طبرسی، مجمعالبیان. (۱۱) محمد بن احمد قرطبی، التذکره فی احوال الموتی و امور الا´خره، چاپ فواز احمد زمرلی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰. (۱۲) کلینی، اصولالکافی. (۱۳) مجلسی، بحارالأنوار. (۱۴) عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، چاپ مصطفی محمد عماره، قاهره ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷، چاپ افست بیروت بیتا). (۱۵) احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷. ۱۲ - پانویس
۱۳ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جنّت روایی»، شماره۵۰۷۴. |